ولایت شیعه و سنی
RSS طراح قالب وبلاگ پروفایل تماس با مدیر عناوین مطالب صفحه اصلی
موضوعات
پیوندها
فرزانگان امیدوار
قرآن و اهل البیت تنها راه نجات
عشق الهی
کلبهء ابابیل
تعمیرات تخصصی انواع پرینتر لیزری اچ پی HP رنگی و تک رنگ و اسکنر
.: شهر عشق :.
تا شقایق هست زندگی اجبار است .
$$$$دوست$$$$
به تلخی عسل
ترانه ی زندگیم (Loyal)
Manna
Deltangi
گروه اینترنتی جرقه داتکو
طوبای محبت
allah is the lord of right .he is justic
بر و بچه های ارزشی
زیر آسمان خدا
جوک و خنده
وصال حق
وصال
طراح قالب وبلاگ
پیوندهای روزانه
طراح قالب وبلاگ
Powered By BLOGFA.COM
دوستی خلیفه با یهود

دوستی عمر بن خطاب با یهودیان + اسکن کتاب

 در این پست به شما نشان می دهیم که عمر بن خطاب احادیث و کتابهای یهودیان را می نوشت و آنها را مایه افزایش علم خود و پیامبر ( ص ) می دانست.
این مطلب در کتاب در المنثور - چاپ مرکز هجر للبحوث و الدراسات العربیة و الاسلامیة - جلد 8 - صفحه 180 - تفسیر سوره یوسف آیه 3 موجود می باشد.تصاویر زیر مجلد کتاب و صفحه 180 کتاب در المنثور می باشد.


ترجمه متون مشخص شده : ابو یعلی و ابن منذر و ابن ابی حاتم و نصر المقدسی در حجة و ضیاء در مختارة از خالد بن عرفطة روایت می کند که گفت : من نزد عمر نشسته بودم و دیدم که مردی از قبیله قیس آمد. پس عمر به او گفت : آیا تو از قبیله قیس هستی؟ گفت : بله. عمر او را با چوبی محکم کتک زد ، آن مرد گفت :ای امیرالمومنین چرا من را زدی؟ گفت : بنشین. پس آن مرد نشست ، و شروع کرد به خواندن سوره یوسف ( بسم الله الرحمن الرحیم ، الر ، تلک آیات الکتاب المبین ) تا ( لمن الغافلین ) و او تا آیه سوم را سه بار خواند و عمر در هر مرتبه سه بار او را زد. آن مرد به عمر گفت : ای امیرالمومنین چرا من را می زنی؟ عمر گفت : آیا تو همان کسی هستی که کتاب دانیال را نسخه برداری کردی؟آن مرد به عمر گفت : بگو من چه کار کنم. عمر گفت : برو آن کتاب را بگیر و با پشم پاک کن و آن را هیچ وقت نخوان و برای هیچ یک از مردم هم نخوان ، عمر گفت اگر من بشنوم که تو کتاب دانیال را خواندی تو را می زنم ، و بعد عمر گفت : بنشین ، آن مرد در کنار عمر نشست ، عمر گفت : من رفتم و یکی از کتابهای یهود را نوشتم ، و آن را بین یک پوستی قرار دادم ، پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمود : عمر در دست تو چه چیزی هست؟ عمر گفت : این یک کتابی هست که من نوشته ام تا علم ما زیاد شود ، پس پیامبر غضبناک شدند به اندازه ای که گونه های پیامبر سرخ شد ، سپس ندای نماز داده شد تا مردم نماز بخوانند. انصار گفتند : یک کسی پیغمبر شما را به غضب آورده است سلاح بیاورید تا گردن او را بزنیم ، آمدند دور منبر رسول خدا را گرفتند ، پیامبر فرمود : ای مردم خداوند به من جوامع الکلم داده است و سخن من مختصر و کوتاه است ، و من شریعت روشن و پاک را آورده ام ، پس هیران نشوید و کسانیکه هیران هستند شما را گمراه نکنند. عمر گفت : پروردگار من خداست ، و دین من اسلام است ، و شما پیغمبر خدا هستید ، سپس پیامبر از منبر پایین آمدند.
سند بعدی : در المنثور - چاپ مرکز هجر للبحوث و الدراسات العربیة و الاسلامیة - جلد 11 - صفحه 564 - تفسیر سوره عنکبوت آیه 51 و 52 موجود می باشد.
منابع بیشتر :
تفسیر القرآن العظیم ، جلد 4 ، صفحه 367 ، ناشر : دار طیبة للتباعة و النشر و التوزیع


درباره وبلاگ
مدیر وبلاگ : ولایت[318]
نویسندگان وبلاگ :
یعسوب الدین[0]

مهدی جان،اعتراف می‌کنیم بی تو نمی‌توانیم، برگرد.مهدی جان،قمه به دستان بودایی به هیچ کس رحم نمی‌کنند...کپی از مطالب،با ذکر صلواتی برای همه آزاد هست...یاعلی مدد
آخرین عناوین
قیچی روایت قوم یزعمون أنی لهم إمام ، والله ما أنا لهم بإمام
دانلود فایل pdf مجموعه تحریفات صورت گرفته در کتب اهل سنت همراه ب
به خاطر یک لقمه نان+کلیپ
پیروان جمل باز به جنگ اصحاب علی ع آمدند+تصویر
نقش قبیله اسلم در کودتای سقیفه+تصویر
رفتار خشن جناب عمربن الخطاب با کنیزان+تصویر
خانه های زمان رسول الله ص،در داشته اند یا خیر؟
مفتی وهابی:ملائکه مذکر هستند+تصویر
مفتی وهابی:منظور از دست خدا در روایات،همان معنای لغوی آن است+تصو
فاطمه زهرا سلام الله علیها،شهادت یا وفات؟!
حذف اسم حضرت زهراس از حدیث چهار زن برتر عالم در صحیح مسلم
حذف حدیث سفینه نوح از صحیح مسلم
حذف خواستگاری ابوبکر و عمر از حضرت زهراس و جواب رد حضرت رسول به
وقتی احمدبن حنبل غیر خدا را صدا می زند و به کمک می خواند
به خاطر یک لقمه نان+کلیپ
پیروان جمل باز به جنگ اصحاب علی ع آمدند
تحریف نظر امیرالمومنین علیه السلام درمورد ابوبکر و عمر
حذف حدیث \\مهدی من عترتی من ولد فاطمه \\از صحیح مسلم
تحریف و خیانت دیگر در مکتب سقیفه
تحریف و دروغ دیگر در مکتب سقیفه
آرشیو
برچسب ها
امکانات

طراحی و توسعه : بهترین طراح