خرافات اهل سنت(قسمت دوم)
همیشه این مذهب شیعه هست که مورد تاخت و تاز هست و شیعیان را به خرافات مورد طعن قرار می دهند.بد نیست حالا ببنید که مذهب اهل سنت، چقدر غرق در خرافات هستند...
15- نزهة المجالس و منتخب النفائس، جلد 2، صفحه 443 نقل میکند:
أن رجلا مات بالمدینة، فأراد النبی صلی الله علیه و سلم أن یصلی علیه، فنزل جبریل و قال: یا محمد! لا تصل علیه، فامتنع، فجاء أبو بکر فقال: یا نبی الله! صل علیه، فما علمت منه إلا خیرا. فنزل جبریل و قال: یا محمد! صل علیه، فإن شهادة أبی بکر مقدمة علی شهادتی.
مردی در مدینه از دنیا رفته بود و پیامبر (صلی الله علیه و سلم) میخواست بر جنازه او نماز بخواند. جبرئیل نازل شد و فرمود: ای محمد! بر جنازه او نماز نخوان! أبو بکر آمد و گفت: ای نبی خدا! بر او نماز بخوان؛ من جز خوبی از او ندیدم. جبرئیل نازل شد و فرمود: ای محمد! بر او نماز بخوان، چون شهادت و گواهی أبو بکر، مقدم است بر شهادت و گواهی من.
16- روی أن أبا بکر رضی الله عنه لما حضرته الوفاة، قال لمن حضره: إذا أنا مت و فرغتم من جهازی، فاحملونی حتی تقفوا بباب البیت الذی فیه قبر النبی صلی الله علیه و سلم، فقفوا بالباب و قولوا: «السلام علیک یا رسول الله! هذا أبو بکر یستأذن». فإن أذن لکم بأن فتح الباب و کان الباب مغلقا بقفل، فادخلونی و ادفنونی و إن لم یفتح الباب، فأخرجونی إلی البقیع و ادفنونی به، فلما وقفوا علی الباب و قالوا ما ذکر، سقط القفل و انفتح الباب و إذا بهاتف یهتف من القبر: «ادخلوا الحبیب إلی الحبیب، فإن الحبیب إلی الحبیب مشتاق».
وقتی جناب أبو بکر میخواست از دنیا برود، وصیت کرد به کسانی که در آنجا حاضر بودند: وقتی من از دنیا رفتم و از غسل و کفن کردن من فارغ شدید و خواستید دفن کنید، جنازه مرا حمل کنید به طرف حجرهای که پیامبر (صلی الله علیه و سلم) در آنجا دفن است و جلوی درب آن حجره بایستید و بگویید: «سلام بر تو ای رسول خدا! این جنازه أبو بکر است و اجازه دفن میخواهد». اگر به شما اجازه داده شد و دیدید که قفل باز شد و درب گشوده شد، جنازه مرا در آنجا دفن کنید و اگر دیدید آن قفل باز نشد، مرا در بقیع دفن کنید. وقتی آنها به درب حجره پیامبر (صلی الله علیه و سلم) رسیدند و آنچه را که أبو بکر گفته بود گفتند، قفل باز شد و درب گشوده شد و شنیدند که هاتفی از طرف قبر گفت: دوست را در کنار دوست قرار دهید؛ چون دوست مشتاق دوست است.تاریخ مدینة دمشق لإبن عساکر، ج 30، ص 436 ـ لسان المیزان لإبن حجر العسقلانی، ج 3، ص 391 ـ تفسیر الکبیر للرازی، ج 21، ص 87 ـ السیرة الحلبیة للحلبی، ج 3، ص 493 ـ تاریخ الخمیس للدیار البکری، ج 2، ص 237 ـ أخبار الدول، ج 1، ص283
17-لو لم أبعث لبعثت یا عمر نبیا.
پیغمبر فرمود: اگر من به پیامبری مبعوث نمیشدم، ای عمر! قطعاً تو مبعوث میشدی.
تفسیر الرازی، ج 16، ص 152 ـ فیض القدیر شرح الجامع الصغیر للمناوی، ج 5، ص 414 ـ مجمع الزوائد و منبع الفوائد للهیثمی، ج 9، ص 68 ـ المعیار و الموازنة لأبو جعفر الإسکافی، ص 222 ـ الکامل لعبد الله بن عدی، ج 3، ص 155 ـ میزان الإعتدال للذهبی، ج 2، ص 50 ـ سنن الترمذی، ج 5، ص 281 ـ تحفة الأحوذی للمبارکفوری، ج 10، ص 119 ـ المعجم الکبیر للطبرانی، ج 17، ص 180 و 298 ـ المستدرک علی الصحیحین للحاکم النیشابوری، ج 3، ص 85
18- پیغمبر می فرمود:ما أبطأ عنی جبریل إلا ظننت إنه بعث إلی عمر.
هر وقت جبرئیل در نزول وحی تأخیر میکرد، من گمان میکردم که وحی را بر عمر نازل کرده است.شرح نهج البلاغة لإبن أبی الحدید المعتزلی، ج 12، ص178
19-عن عمر بن الخطاب رضی الله عنهم أنه قال: لما مات عبد الله بن أبی إبن سلول، دعی له رسول الله صلی الله علیه و سلم لیصلی علیه، فلما قام رسول الله صلی الله علیه و سلم وثبت إلیه، فقلت: یا رسول الله! أتصلی علی إبن أبی و قد قال یوم کذا و کذا، کذا و کذا، أعدد علیه قوله، فتبسم رسول الله صلی الله علیه و سلم و قال: أخر عنی یا عمر! فلما أکثرت علیه، قال: إنی خیرت فاخترت، لو أعلم أنی إن زدت علی السبعین فغفر له لزدت علیها، قال: فصلی علیه رسول الله صلی الله علیه و سلم، ثم انصرف، فلم یمکث إلا یسیرا، حتی نزلت الآیتان من براءة: «و لا تصل علی أحد منهم مات أبدا» إلی «و هم فاسقون»، قال: فعجبت بعد من جرأتی علی رسول الله صلی الله علیه و سلم یومئذ.
وقتی عبد الله بن أبی از دنیا رفت، به پیامبر (صلی الله علیه و سلم) گفتند که بر جنازه او نماز بخواند. وقتی پیامبر (صلی الله علیه و سلم) میخواست بر جنازه عبد الله بن أبی نماز بخواند، به طرف پیامبر (صلی الله علیه و سلم) رفتم و گفتم: یا رسول الله! آیا میخواهی بر عبد الله بن أبی نماز بخوانی؟! با اینکه او در فلان روز فلان کار را کرده بود و در فلان روز فلان مطلب را گفته بود؟ همینطور کارهای عبد الله بن أبی را برای او میشمردم. پیامبر (صلی الله علیه و سلم) خندید و فرمود: کنار برو ای عمر!باز هم به پیامبر (صلی الله علیه و سلم) میگفتم که نباید بر او نماز بخوانی. پیامبر (صلی الله علیه و سلم) فرمود: خداوند مرا مخیّر کرده است و من هم نماز خواندن را انتخاب کردم. پیامبر (صلی الله علیه و سلم) بر جنازه او نماز خواند و سپس آیه نازل شد در مخالفت با نظر پیامبر (صلی الله علیه و سلم) و موافقت با نظر عمر: «وَ لَا تُصَلِّ عَلَی أَحَدٍ مِنْهُمْ مَاتَ أَبَدًا وَ لَا تَقُمْ عَلَی قَبْرِهِ إِنَّهُمْ کَفَرُوا بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ مَاتُوا وَ هُمْ فَاسِقُونَ (سوره توبه / آیه 84)». عمر میگوید: من تعجب کردم که چقدر جرأت داشتم که اینطوری در برابر پیامبر (صلی الله علیه و سلم) جسورانه برخورد کردم.
فکر کنم عمر این آیه مثل آیه تیمم یادش رفته و یا بلد نبود:وَ مَا آَتَاکُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَ مَا نَهَاکُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا
آنچه را رسول خدا برای شما آورده بگیرید و اجرا کنید و آنچه را از آن نهی کرده خودداری نمائید.
سوره حشر / آیه 7
20-در کتاب مجموع فتاوی إبن تیمیه، جلد 11، صفحه 281 میگوید:مردی نخعی از صحابه داشت میرفت و در وسط راه الاغش افتاد مرد. دوستانش گفتند: بار الاغ خود را الاغهای ما بگذار. آن شخص قبول نکرد و خودش با یک اراده تکوینی، الاغش را زنده کرد و رفت
21-در رابطه با صلة بن أشیم صحابی میگویند:در یکی از غزوات، اسبش کشته شد و از بین رفت. بعضی گفتند ما حاضریم به تو کمک کنیم. او قبول نکرد و آمد از دُم اسب گرفت و گفت: ای اسب! به إذن خدا زنده شو! این اسب مرده هم به إذن خدا زنده شد و او هم سوار بر آن شد و رفت.
مجموع فتاوی لإبن تیمیه، ج 11، ص 281
22-در یکی از غزوات آمدند و مراجعه کردند و دیدند آب مفصلی جاری میشود که نمیتوانند از آن ردّ شوند. آقای علاء بن زیاد که صحابه پیامبر (صلی الله علیه و سلم) بود، با ولایت تکوینی که داشت، اراده کرد و تمام مردم از روی آب عبور کردند بدون اینکه پای آنها خیس شود.البدایة و النهایة لإبن کثیر الدمشقی، ج 6، ص290
اما ای اهل سنت، خرافات وفور و غلوهایی در کتب خودتون هست که یک مادر بچه مرده هم به آن می خندد
=========================== وقتی خداوند ناله و زاری می کند+تصویر خدای موفرفری+تصویر خدای بندتمبانی+تصویر خدا می خندد+تصویر
فتوای زشت و شنیع ابوحنیفه درباره نزدیکی با محارم تصویر امام جماعتی که از بز زاده شده+تصویر
صحابی صالح و دین دار و فحش دادن او به عایشه+تصویر دانلود مطالب وبلاگ با حجم بسیار پایین
زلزله بوشهر و سراوان از نگاه شبکه وهابی کلمه+تصویر و کلیپ احمدبن حنبل غیر خدا را صدا می زند و به کمک می خواند+تصویر جایگاه زن در مکتب اهل سنت(قسمت اول) + تصویر جایگاه زن در مکتب اهل سنت(قسمت دوم) + تصویر
بطلان خلافت خلفای سه گانه با روایتی از صحیح مسلم+تصویر خوردن موش حرام نیست!+تصویر
ازدواج با جن از دیدگاه وهابیت خلوت زنان با میمون حرام است + تصویر
|